20 سال جو: اسلاگ شرح تحولات نویسندگی و رابطه اش با مورچه است

هفته گذشته بیستمین سالگرد اولین آلبوم خود را Atmosphere با بازسازی آلبوم جشن گرفت ابری! LP و انتشار آن روی وینیل برای اولین بار همزمان با انتشار آن ، اسلاگ با HipHopDX در مورد پروژه افتتاحیه گروه خود صحبت کرد و در مورد زندگی در دوران نوزادی کار خود و همچنین عزیمت عضو سابق Spawn صحبت کرد.



که برنده جایزه شرط بندی بهترین خواننده رپ زن در سال 2016 شد

پس از اشتراک گذاری قسمت اول مصاحبه جمعه گذشته (27 اکتبر) با طرفداران ، DX قسمت دوم و آخر مکالمه ما را با Slug ارائه می دهد.



در قسمت دوم ، داستان نویس رنگارنگ توضیح می دهد که چگونه نوشتار او در طول سالها تغییر کرده است و چرا در واقع شبیه به او است ابری! الان روزها او همچنین به دوستی چند دهه ای با مورچه ، تهیه کننده و همتای دیرینه خود در Atmosphere اشاره می کند.






هر آلبومی فصل زندگی شما بوده است ، بنابراین من می دانم که امروز بیشترین تفاوت بین شما به عنوان نویسنده در مقایسه با Slug که در حال نوشتن بود چیست؟ ابری! ؟

در حال حاضر ، من احتمالاً اشتراکات بیشتری با پسری دارم که نوشت ابری! امروز نسبت به پنج یا هشت سال پیش پسری که نوشت ابری! و پسری که نوشت علامت خانوادگی افراد بسیار متفاوتی بودند اما شخصی که نوشت ابری! و پسری که نوشت جنوبی ها کمی شبیه ترند و من می گویم بلوز ماهیگیری حتی نزدیکتر است چون با ابری! داشتم بیش از حد فکر می کردم شما کلمه 'over' را می دانید ، ما عمداً این کلمه را به کار بردیم زیرا همه چیز بیش از حد لعنتی انجام شده بود ، تجزیه و تحلیل بیش از حد ، بیش از حد فکر ، بیش از حد کار ، تلاش بیش از حد انجام شد. و این به این دلیل بود که فکر می کردیم تنها رکوردی است که می توانیم ثبت کنیم. ما نمی دانستیم که فقط اولین نفر خواهد بود. من 25 سال داشتم که اولین رکورد خود را ثبت کردم. از نظر فنی ، در آن زمان ، اواخر شکوفا بود.



درست.

در سن 25 سالگی داشتم آن رکورد را ثبت می کردم ، اما به دنبال رپرهایی بودم که از من کوچکتر بودند. ال-پی از من کوچکتر بود. مورس از من کوچکتر بود. بنابراین ، در سن 25 سالگی ، من به این آدمهای بی نظیر نگاه می کنم ، 'این آدمها آن را می کشند.' بنابراین ، من در حال حاضر بیش از حد احساس تپه می کنم ، حتی فراتر از آن. تا آن زمان خدا زشت را دوست دارد بلند شد ، آن سال 2002 بود. من 30 ساله بودم. منظور من 30 ساله است که در آن زمان از نظر فنی زمان بازنشستگی برای یک خواننده رپ بود. بنابراین ، من واقعا اواخر شکوفا شدم. وقتی داشتم می ساختم ابری! من می گفتم ، 'مرد ، این احتمالاً تنها باری است که می خواهم یک CD بسازم.' بنابراین ، من بیش از حد فکر می کردم و بیش از حد آن همه تجزیه و تحلیل می کردم.



بعد از آن مراحل را طی کردم ، مانند لوسی فورد ، جایی که من شبیه آن بودم ، 'من به این فکر نمی کنم.' خدا زشت را دوست دارد ؟ 'من به این فکر نمی کنم.' سفرهای هفت ؟ هیچ عقیده ای در پس آن گه وجود ندارد. این فقط 'انجام' بود. این فقط احساس را از دست داد ، از آن خارج شوید. ابری! احساس زیادی در آنجا بود اما همچنین اینگونه بود ، ... من باید این را خودم قرار دهم ... این باید مقدس من باشد. این مونالیزا من است. این یک فرصت من برای ساختن یک شاهکار است. بنابراین من مانند یک دانشمند لعنتی از آن استفاده کردم.

امروزه ، خودم را دوباره در حال انجام این کار می بینم. عجیب است. نه به این دلیل که سعی در بازآفرینی دارم ابری! اما چون اکنون ، چرا من نمی خواهم؟ چرا نمی خواهم آهنگ را تا حد ممکن عالی کنم؟ چرا نمی خواهم چیزهای داخل آهنگ را پنهان کنم؟ می دانید ، من فازهایی را گذراندم که در این آهنگ ها گهگاهی پنهان نمی کردم. من فقط صاف و صریح گفتم مراحلی را طی کردم که شاعرانه بودم یا هر چیز دیگری. حالا ، من قصد ندارم آهنگ را به خاطر چیزی فدا کنم. من نمی خواهم شاعر باشم به خاطر شاعر بودن. من نمی خواهم بخاطر صریح بودن لعنتی لعنت کنم من می خواهم آنچه را که آهنگ نیاز دارد انجام دهم. و من فکر می کنم این خیلی شبیه جایی است که با آن بودم ابری !.

میدونی، بلوز ماهیگیری این است که من صد در صد به تک آهنگ های آنجا متعهد هستم. من متعهد هستم كه از موسیقی متناسب باشم. من متعهد هستم تا اطمینان حاصل کنم که من یک نقطه شروع و پایان دارم و همه چیز را بین این دو خواهم گرفت. من هیچ چیز را بدون کار نمی گذارم من در حال حاضر مشغول نوشتن موسیقی هستم ، و احساس می کنم رویکرد مشابهی که من بیش از حد فکر این گه ها را انجام می دهم نیز وجود دارد. اما احساس می کنم احتمالاً باید اینطور باشد. اگر 20 سال است که رکورد می زنید ، در بعضی مواقع باید اینگونه باشید: 'خوب ، من نمی دانستم چگونه این کار را انجام دهم.' من باید به خودم اعتراف کنم ، 'من می دانم چگونه این کار را انجام دهم ، پس چرا صرف نظر از آنچه مردم فکر می کنند این کار را به بهترین توانایی خودم انجام ندهم؟

انتقادهایی که من می گیرم بسیار جالب است زیرا همه آنها از یک مکان عشق می آیند. حتی افرادی که ما را دوست ندارند ، آنها از جایی می آیند که می گویند: 'خوب ، این چیزی است که من فکر می کنم شما می توانستید بهتر انجام دهید.' و من این را می دانم. من به آن احترام می گذارم ، زیرا احساس می کنم این سازه زیاد نیست ، بلکه ناشی از ارتباط یک شخص با این موسیقی است که آنها دوست دارند. من به این نگاه می کنم ، 'خوب ، اگر شما می گویید ، همه آهنگ های شما خیلی جدی می گیرند.' من مثل شما هستم ، شما درست می گویید. من نمی توانم با آن بحث کنم. یا اگر می گویید ، 'هی ، این آهنگ معنی ندارد. چرا این را آنجا قرار می دهی؟ »و من مثل این هستم ،« شما درست می گویید ، هیچ منطقی نیست. »اما موسیقی معنایی ندارد ، بنابراین من متعهد شدم تا مطمئن شوم که با موسیقی مطابقت دارم.

برای من جالب است که حالا به مکانی آمده ام که در واقع صد در صد از انتقاد راحت هستم. و گاهی اوقات ، من حتی با گه موافقم. در حالی که ، مرد ، در وسط آنجا - [حدود] سفرهای هفت - اگر شما از گه من انتقاد می کردید ، من فقط شما را لال می کردم. در واقع ، من به معنای واقعی کلمه ، از نظر اجتماعی ، تکه ای از روزنامه نگاران لعنتی در گذشته شده ام که می دانم لعنتی من را تحریک کرده است. در حالی که اکنون ، من فقط به نوعی دوست دارم ، ... خوب ، فاک. حرفه موسیقی من بیشتر از حرفه روزنامه نگاری بیشتر مردم طول کشید. 'بنابراین ، از این نظر ، من باید در پوست خودم راحت باشم ، شاید ، حدس می زنم.

بنابراین فکر می کنم اکنون بیش از حد فکر کردن برای آن مهم است. من لزوماً پیشنهاد نمی کنم که به عنوان یک روش لعنتی که مردم باید موسیقی بسازند ، اما من فقط این کار را می کنم. و من می توانم از طرف آنتونی با اطمینان صحبت کنم و بگویم که فکر می کنم او در فضای مشابهی است که من با آن هستم. من فکر می کنم هر دوی ما بیش از حد فکر می کنیم ، زیرا ، منظورم این است که 20 سال بعد ، شما احتمالاً باید به این فکر کنید که چه می کنید ، نه اینکه فقط از روده بیرون بیایید. میدونی چی میگم؟

کاملا. بنابراین ، در مورد آنتونی فکر می کنید ، پویایی شما در آن روزهای ابتدایی چگونه بود و چگونه در طول سالها تغییر کرده است؟

عجیب است ، مرد اوایل ، ما خیلی چیزهای مشترک داشتیم ، حتی خارج از موسیقی. پیشینه ما ، راهی ... منظورم این است که ما واقعاً به همان اندازه بزرگ نشده ایم. او یک ارتش بی ادب بود. خیلی جابجا شد. من هیچ وقت تکان نخوردم من کل زندگی خود را در همان میدان دو مایل زندگی کردم. مثل اینکه ، من در حال فاصله گرفتن از خانه ای که اکنون در آن زندگی می کنم بزرگ شده ام. در عرض 15 دقیقه می توانم به خانه ای که در آن بزرگ شده ام بروم. بنابراین ، ما این اختلافات فاحش را داریم. اما فکر می کنم درس های زندگی و همچنین چیزهایی که والدین ما در ما کاشته اند ، بسیار شبیه به هم بودند. بنابراین ، ما همیشه چیزهای زیادی داشتیم که می توانستیم در مورد آنها صحبت کنیم حتی در مواقعی که موافق نبودیم. وقتی برای ساخت موسیقی دور هم جمع می شویم ، این کار به معنای 70 درصد آزار و اذیت و 30 درصد کار است.

آلبوم هیپ هاپ سال 2018

احساس می کنم این همیشه چسب ما بوده است. اینگونه بود که می دانستیم این کاری است که می خواهیم انجام دهیم. اینگونه است که با هم کنار می آییم و چگونه به هم می چسبیم. چیز دیگری که ما داریم ... و حتی نمی گویم رابطه ما آنقدر تغییر کرده است. زندگی ما از آن زمان تاکنون بسیار تغییر کرده است. ما به عنوان مردم تغییر کرده ایم ، اما ارتباط ما با یکدیگر به نوعی حفظ شده و در تمام مدت ثابت مانده است. و ما هنوز هم همه وقت یکدیگر را می بینیم. ما غالباً پاتوق می کنیم و احساس می کنم قسمت عمده ای از آن ناشی از این واقعیت است که ما سعی نمی کنیم توافق کنیم. ما حتی وقتی اختلاف نظر داشته باشیم ، حتی وقتی که در مورد گله خود اختلاف داشته باشیم ، یکدیگر را می پذیریم. اگر ما در حال ساخت موسیقی هستیم و در برخی از گپ ها اختلاف نظر داریم ، اشکالی ندارد. ما می توانیم در مورد برخی از گه اختلاف نظر. من ممکن است آهنگی را دوست داشته باشم. او ممکن است فکر کند این سطل آشغال است. و اشکالی ندارد ما سازش می کنیم.

بایگانی ریمزرها / آمل گرانت

بایگانی ریمزرها / آمل گرانت

هر ضبط معمولاً یک یا دو آهنگ در آن آلبوم وجود دارد که من آنها را دوست ندارم اما او واقعا آنها را دوست دارد ، بنابراین من سازش می کنم و به آنها اجازه می دهم تا آنجا ادامه دهند. در عوض ، این همان چیزی است که در جهت دیگر است. یکی دو آهنگ وجود دارد که من خیلی دوست دارم او دوست نداشته باشد ، بنابراین ما این مصالحه را انجام می دهیم. این یک کلید است. الان بچه ها این حرف را می زنند؟ این یک کلید اصلی است. این بخش بزرگی از دلیل این است که ما هنوز رابطه کاری که داریم برقرار هستیم. ما با هم بسیار صریح و صادق هستیم و فکر می کنم این فقط یک رابطه دوستی باشد ، می دانید؟

وقتی من گهگاهی را پشت سر می گذارم ، او قبل از اینکه حتی مجبور باشم به او بگویم می داند. وقتی تصمیم گرفتم در این مورد صحبت کنم ، آنجاست. باز است ، عالی است و برعکس وقتی او گهگاهی را پشت سر می گذارد ، من می دانم که او نیازی به گفتن ندارد ، 'هی ، من گله هایی را پشت سر می گذارم.' من نمی خواهم تعجب کنم که او به من گه های جدیدی بگوید. نه ، من از قبل می دانم که چه اتفاقی افتاده است ، و بنابراین من فقط باید صبر کنم تا او به آن نقطه برسد که بخواهد در مورد آن صحبت کند. احساس می کنم حتی اگر ما با هم موسیقی نمی ساختیم ، ما واقعاً دوستان خوبی خواهیم بود.

بیستمین سالگرد انتشار Atmosphere’s Overcast! در دسترس است عنصر پنجم .