متنفران اینترنتی ، طرفداران موسیقی و حتی رقیب Rick Ross از تأخیرهای انتشار Young Jeezy's عکس گرفته اند 103 ، اما برای یک شب در ماه ژوئیه در Highroom Ballroom City New York ، چیزی برای خنده وجود نداشت. در TM101: Live! ، Jeezy برای جشن ششمین سالگرد اولین حضور خود در Def Jam کلاسیک ، یک گروه زنده و میهمانان سنگین وزن را برای حضور در جشن ششمین سالگرد دفاع مقدس خود به نام های Jay-Z ، Kanye West ، Bun B و دیگران دعوت کرد. آدم برفی با پوشیدن لباس اراذل و اوباش سیاه و سفید و سیاه و سفید (یا بسته جمجمه سیاه ، بسته به موقعیت مناسب) ، شنوندگان را یادآوری کرد که چرا آنها را دوست دارند. در حالی که آهنگ های سرسبز راس ممکن است تجسم زندگی مجلل از فروش وزن باشد ، اما با وجود یخی که از گردن جیزی آویزان است ، او نماینده شلوغی ای است که برای رسیدن به آنجا لازم است. با TM103 ، جیزی به دنبال گرفتن این انرژی است - و ، او می گوید ، عناصر دو آلبوم ادامه ، TM102: الهام و رکود اقتصادی - برای ادامه تغذیه خیابانها با انگیزه صحبت کردن. در مصاحبه صادقانه با HipHopDX ، جیزی خاطرات شروع داستان را یادآوری می کند انگیزه اراذل و اوباش سریال و اینکه چرا کمک به دوستش Shawty Redd در زمان نیاز مهمتر از اتمام آلبوم جدیدش بود.
جوان جیزی 101 مجدداً بازدید شد
HipHopDX: فلش به سال 2005 برگردد. شما Boyz N Da Hood را ادامه دادید ، و 101 در مراحل شیرخوارگی خود است. به دنبال چه کاری با آن آلبوم بودید؟
جوان جیزی: اگر بخواهی با تو صادق باشم، 101 ، برای من ، شهادت من بود. من هرگز به دنبال آن برای فروش رکورد ، پول یا یک معامله رکورد نبودم. من واقعاً سعی در شنیدن داشتم ، این تمام هدف من بود. من فقط می خواستم جهان مرا بشنود ، داستان من را بشنود ، و داستان مردم من ، درد و پیروزی آنها را بشنود. آنقدر با شور و اشتیاق روبرو شد ، چون هر کلمه ای را که می زدم ، آن را باور کردم - چون آن را دیدم ، زندگی کردم ، آن را احساس کردم ، لمس کردم. فکر کردم ، تا زمانی که بتوانم این مسئله را به مردم برسانم قبل از اینکه اتفاق بدی برای من بیفتد ، آنگاه به هدفم رسیدم. هدف من این بود و اینکه چرا خیلی سریع این کار را انجام دادم. هر روز و شب که روی آن آلبوم کار می کردم ، فکر می کردم ، اگر می توانم آن را انجام دهم و آن را بیرون بیاورم ، و آنها من را احساس می کنند. من هرگز نمی دانستم که شوت دوم خواهم داشت ، بنابراین احساس کردم که اولین شوت من باید بهترین شوت من باشد. این باید یک ضربه سر باشد. آن آلبوم برای من خاص بود ، زیرا موسیقی متن زندگی من بود و من می دانستم که اگر بزرگترین داستانی را که گفته ام نگویم ، هیچ کس دیگری نمی تواند پا به صفحات بگذارد و آن داستان را بگوید زیرا آنها نبودند با من من فکر می کردم که اگر این کار را انجام نمی دادم ، آن دوران و تاریخچه آنچه در شهر من می گذرد هرگز شنیده نمی شد و دنیا نمی دانست که ما چه چیزی را پشت سر می گذاریم.
DX: شما گفتید به همین دلیل این کار را خیلی سریع انجام دادید؟ چه مدت طول کشید تا انجام شود؟
جوان جیزی: کمی طول کشید ، اما در زمانی که من انجام داده بودم خیابان ها تماشا می کند . برگشتم داخل و کردم دام یا بمیر ، و در حال انجام است دام یا بمیر ، شروع به ضبط آلبوم کردم. قبل از اینکه این را بفهمم ، با یک میکس تیپ کامل و یک آلبوم کارم تمام شد. به نظر می رسید ، خوب ، میکس تیپ تمام شده و خیابان ها به خاطر آن قهر می کردند ، اما من آلبوم را تمام کردم. اتفاقاً ، من آلبوم را با پول خودم ضبط کردم ، بنابراین بیشتر آلبوم قبل از امضای من ضبط شد. بنابراین من خودم برای تمام وقت استودیو ، مهندسان ، میکس ها و فیلم ها هزینه می کردم ، بنابراین من واقعاً علاقه زیادی به این موضوع داشتم زیرا این پول ، وقت و تلاش من بود ، بنابراین من هیچ کاری را تلف نکردم. شما می دانید که چگونه برخی از mothafuckas ها را که به استودیو می روند و می خواهند خنک شوند ، عوضی ها را دعوت کنند و بچه های خانه را بیاورند ، پیدا کردید؟ برای من اینطور نبود هر روز و شب سنگ زنی می کردم تا سعی کنم این کار را انجام دهم. شگفت زده در آوردن برای من آهنگ ، شگفت زده به ساخت آهنگ ، شگفت زده در آواز خواندن گه. مثل ساعت بود.
DX: سالها بعد ، چگونه آن اشتیاق را در آنجا حفظ می کنید؟ اکنون بودجه عمده برچسب ، حضور مهمان بسیار زیادی دارید.
جوان جیزی: تمام هدف من در زندگی افسانه ای بودن بود. تمام هدف من در زندگی این بود كه یك محله یهودی نشین ، محله های فقیرنشین ، كاپوتی باشم كه مردم می توانند به آن نگاه كنند و بگویند ، لعنت ، جیزی آدم برفی است ، آقای 17.5 ، او همان چیزی است كه ما هستیم. من همیشه دوست داشتم سخنگو و طلسم افراد محرم باشم. این علاقه من است. وقتی مردم من را در خیابان می بینند و من را رها می کنند و به من می گویند کاری را که من انجام می دهم دوست دارند ، این مانند سوخت من است. من نمایش ها را رایگان انجام می دهم ، زیرا فقط می خواهم مردمم را سرگرم کنم و به آنها احساس امیدواری کنم. این همیشه اشتیاق من بود. حتی تا امروز ، این من را سوق می دهد. وقتی در خیابان هستم ، و شگفت زده احساس نمی کند که چه کاری انجام می دهم ، باید وارد شوم ، دوباره جمع شوم و سخت تر بروم. وقتی شگفت زده ها مثل این هستند ، کی این میاد؟ من واقعاً در خیابانها هستم ، بنابراین این افراد را واقعاً می بینم. به نظر نمی رسد که mothafucka به استودیو بیاید و بگوید ، Jeezy ، شما باید سخت تر بروید ، زیرا خیابان ها سه گانه هستند. من بیرون هستم ، بنابراین من آن را بدترین راه می گیرم. من با شگفت زده درگیر هستم 48 و CSI [می خندد] ، اینها mothafuckas هایی هستند که با من لعنتی می کنند. آنها شگفت زده نمی شوند ، هی ، گه درست نیست. آنها برخی از آنها می آیند هی ، چه لعنتی ؟! این درد ، اشتیاق و لذت من است. من وقتی موتافوكاها مرا دوست دارم كه آنها را دوست دارم و آنها را نمایندگی می كنم ، دوست دارم و هیچ چیز دیگری چنین احساسی ندارد. نمی توانم توصیف کنم که این mothafuckas پایین بیاید ، زیرا آنها به من اعتقاد دارند. نه پهن ها ، نه ماشین ها ، نه جواهرات ، زیرا من همیشه چنین چیزی را داشتم. من به آنها انگیزه می دهم ، و آنها به من انگیزه می دهند. این یک برد-برد است ، زیرا آنها هر بار آن را پس می دهند. هر وقت کاری درست انجام می دهم و آنها به من می گویند که این کار خوب است ، من فقط می خواهم کار بعدی را انجام دهم که بزرگتر است.
DX: موسیقی شما به طور کلی انگیزشی است ، فقط خیابانها نیست. شما می توانید از هود به عنوان نقش خود استفاده کنید ، اما چگونه می توانید چنین فردی را به یک پیام جهانی تبدیل کنید؟
جوان جیزی: همه می خواهند راه را بدانند. احساس می کنم یک رهبر طبیعی متولد شده ام و موسیقی یک پیام و احساس است. یادم می آید که با اسنوپ [داگ] صحبت کردم ، و او گفت ، من می دانم که برای اولین بار این لعنتی را شروع کردی ، فقط می خواستی این کار را بکنی. اما اکنون ، شما یک رهبر هستید ، و آنها به دنبال شما هستند تا راه را رهبری کنید. این قسمت بزرگی از آن است. وقتی رهبر هستید ، برخی از رهبران بزرگ ما را می گیرید - مالکوم ایکس ، مارتین لوتر کینگ ، [جونیور]. این افراد بودند که مبارزه و مبارزه ما را طی نمی کردند ، آنها فقط درد خود را احساس می کردند ، مثل اینکه ، او چیزهای درست می گوید ، منظور او همان چیزی است که می گوید ، و من می خواهم از آن حمایت کنم. من فکر می کنم با من ، جهانی است ، زیرا من آن را از قلب صحبت می کنم. وقتی شما یک گفتگوی صمیمانه دارید ، آن را برای کسی یک به یک احساس می کنید ، به خصوص اگر با شخصیت باشید. من فکر می کنم این همان چیزی است که هست گه ای که می گویم ، mothafuckas می تواند در سراسر جهان احساس کند ، زیرا همه ما در یک مکان وجود داریم. ما مشکلات مشابه نداریم ، اما دیدگاه ها و اهداف یکسانی داریم. اگر به کسی می گویید آنها می توانند این کار را انجام دهند ... او احساس می کند ، گه ، این می تواند برای من صبح باشد. همه صبح بیدار می شوند و فکر می کنند ، آیا می توانم یک روز دیگر این کار را انجام دهم؟ آیا می توانم بلند شوم و این همه مزخرفات را برای این پول کمی که کسب می کنم مرور کنم؟ یا من هیچ پولی نمی دهم ، و هیچ منطقی نیست. آنها فقط به کسی احتیاج دارند که وارد شود و بگوید ، لعنت کن اگر لازم است این کار را انجام دهیم ، اجازه دهید این کار را انجام دهیم و به سراغ مورد بعدی برویم. من فکر می کنم این کاری است که موسیقی من انجام می دهد. اگر در سالن بدنسازی هستید ، این پمپ اضافی را به شما می دهد. اگر در خیابان باشید ، این چند ساعت اضافی را به شما می دهد. اگر در دنیای شرکت هستید ، این تمرکز اضافی را برای شما ایجاد می کند که اعصابتان را خسته کنید ، در واقع ، خودتان می خواهید رئیس شوید. شما مثل گه هستید ، خوب اگر من فقط پایین بمانم و همه چیز را یاد بگیرم ، این می تواند یک روز شرکت من باشد. این پیامی است که در موسیقی وجود دارد. اگر فکر می کنید می توانید این کار را انجام دهید ، می توانید. چرا که نه؟ چه می گوید شما نمی توانید همان چیزی باشید که می خواهید باشید؟ این چیزی است که این جهان در مورد آن است ، رسیدن به اهداف شما و فراتر رفتن از آن. مردم فقط باید گاهی اوقات این را بشنوند. مالکوم ایکس یک جنایتکار بود ، اما روش خود را برای تغییر زندگی مردم تغییر داد. تصور کنید که او چند زندگی را تغییر داده است و ما چقدر با پیام او فاصله گرفته ایم. او یک منفی گرفت و آن را به یک مثبت تبدیل کرد. این همان کاری است که من انجام دادم: منفی گرفتم و آن را به مثبت تبدیل کردم.
جوان جیزی توضیح می دهد که چگونه شاوتی رد او را در حرفه موسیقی به ارمغان آورد
DX: شما چندین آلبوم دارید ، اما هر وقت Jeezy را می شنوم ، به Shawty Redd و آنچه که شما با هم ساخته اید فکر می کنم. چطور شما بچه ها ابتدا ملاقات کرده و اسکلت صدای خود را جمع کرده اید؟
جوان جیزی: من قصد دارم یک داستان واقعی در مورد Shawty Redd برای شما تعریف کنم. من شخصی بودم که با ماشینها و جواهرات بیرون زندگی می کردم و زندگی می کردم و یکی از شرکایم به نام شش ناین من را به شاوتی معرفی کرد. من و شاوتی این کار را انجام دادیم ، زیرا من طرفدار کاری بودم که او انجام می داد. در آن زمان ، او دارای درام بود ، آن شخص شخصیتی بود که آهنگ چپ ، راست ، چپ را داشت ، او چند آهنگ بزرگ داشت که در آتلانتا جریان داشت. او فقط این پسر جوان در صنعت بود که به نوعی آن را داشت و همه به خاطر جوان بودن به او احترام می گذاشتند. قبلاً او را در بازار می دیدم ، اما هرگز نمی شناختمش. وقتی پسر بچه من را به او معرفی کرد ، ما به نوعی آن را خنثی کردیم. برای طولانی ترین زمان ، من و شاوتی رد واقعاً در خارج از خانه بودیم. وقتی کار اراذل و اوباش خود را تمام کردم ، عادت داشتم ساعت ها و ساعت ها با او در استودیو بنشینم و از این طریق دنیای استودیو را یاد گرفتم. من قبلاً در استودیو بودم و کارهایم را انجام می دادم ، اما هرگز با کسی که موسیقی واقعی داشته باشد و هنرمندان واقعی از آن استفاده کنند ، کار می کردم. من فقط آنجا نشستم ، کمی دور و برم. با گذشت زمان ، ما به هم نزدیک شدیم. در آن زمان او مشغول ضبط کردن برخی از گه ها بود ، بنابراین من می توانم یک آهنگ را اینجا و آنجا بکنم قدم او را گرفتم و گفتم ، یو ، من این رکوردی را دارم که می خواهم انجام دهم ، که G8 نام داشت. من رفتم و کشیش تروی و شخص دیگری را روی آن گذاشتم. این یک تجربه یادگیری بود. شاوتی روزی با من تماس گرفت ، مانند جزی ، من می خواهم به L.A بروم تا با برادران وارنر [رکوردز] ملاقات کنم ، یا برخی از آنها مانند آن. من هرگز به لس آنجلس نرفته بودم. من با او رفتم ، لیبل هزینه آن را پرداخت کرد ، و ما این اتاقهای بزرگ هتل و این همه گه را داشتیم. من با او رفتم تا با برچسب ملاقات کنم ، و به یاد دارم که فکر کردم ، لعنتی ، چگونه می توانم اینقدر به آن نزدیک باشم و این کار را نکنم؟
وقتی ما از L.A برگشتیم ، تمرکزم فقط تغییر کرد. من به شاوتی گفتم ، من واقعاً می خواهم این لعنتی را انجام دهم. ما فقط به زیرزمین او رفتیم ، فقط من و او ، و تازه شروع به ساختن سوابق کردیم. اولین رکورد زوجین که ما ساختیم ، این رکوردی بود به نام Getting Money Over Here، من Bun B را روی آن گذاشتم. شروع به بلند شدن کرد. من رکورد دیگری به نام Hold Up کار کردم و آن شروع به کار کرد. من یک رکورد دیگر به نام Trap Or Die انجام دادم ، و مانند آن بود ، اوه گه! من و او هر دو به هم نگاه کردیم ، لعنتی ، ما ممکن است روی چیزی قرار بگیریم ، اما کارمان را ادامه دادیم. به خانه اش می رفتم. او خیلی دور بود ، بنابراین من هر شب کشیده می شوم. من قبلاً با اتومبیل های دیوانه به آنجا می رفتم ، اما او در حومه آتلانتا ماند ، بنابراین پلیس مرا آزار می داد و گریه می کرد ، اما من هنوز می رفتم. در حالی که همه همسایگانم در این کلوپ بودند ، من باید با شاوتی رد در زیرزمینش در خانه باشم و موسیقی بسازم. فکر می کنم پیوندی که هر شب با لگد زدن به آن ایجاد می کردیم در موسیقی ظاهر شد ، زیرا بسیار راحت بود. او می توانست در زیرزمین خود ضرباتی بزند ، این درست مثل حمامی بود که در آن قرار داشتیم. واقعاً یک استودیو نبود: یک میکروفون در وسط اتاق و یک تخته بود. در حالی که او ضربات را می ساخت ، من به او می گفتم که سازها را بنوازد ، و من می رفتم تو دستشویی و به باس گوش می دادم و با قلاب ها می آمدم. من از دستشویی بیرون آمدم مانند ، بسیار خوب ، اجازه دهید آن را انجام دهیم. این فقط یک رسم شد. او کمی گه بازی می کرد ، من می رفتم تو دستشویی ، و بیرون می آمدم مثل اینکه ، خوب ، من آماده هستم. او مانند لعنت خواهد بود. فقط بهتر و بهتر می شد و با گذشت زمان ، فکر می کنم مردم از آن استقبال کردند زیرا ما یک دوتایی پویا بودیم و برای ساخت کلاسیک های واقعی هود دور هم جمع شدیم. چه زمانی انگیزه اراذل و اوباش آمد ، مثل رونق بود ، تمام شد.
DX: او ماه گذشته برخی از اتهامات را داشت اما از آنها تبرئه شد. گذراندن چنین شرایطی با او چگونه بود؟
جوان جیزی: خوشحالم که تمام شد ، اما او مانند برادرم است. من به شاوتی گفتم ، تو اهل خیابان نیستی ، بنابراین نمی توان با این شگفت زده های خیابانی لعنتی کرد ، زیرا من آنها را می شناسم. با گذشت زمان ، نتیجه آن را دیدم. من واقعاً نمی خواهم درباره اوضاع صحبت کنم ، اما می دانستم که خوب نخواهد بود. من واقعاً خوشحالم که او از این مسئله خارج شد ، اما برای برادر کوچکم سخت بود ، زیرا او گله هایی را پشت سر می گذاشت که هیچ کس نمی توانست به او کمک کند.
او اولین باری که به من پیوند داد با من تماس گرفت و روز دوم با من تماس گرفت. من خودم را به خانه اش رساندم و گریه کردم ، او را دیدم و صحبت کردیم. او مانند ، بره ، من نمی دانم چه کاری باید انجام دهم. ناامیدی را فقط در چشمان او دیدم. بسیاری از مردم نمی دانند که وقتی بسیاری از مردم می گفتند ، Jeezy با کجاست 103 ، او مزخرف است ... من یک روز وقتی او بیرون آمد به خانه اش رفتم ، و هیچ وقت به مدت شش ماه از خانه اش خارج نشدم. من نزد شاوتی می ماندم و هر روز و هر شب با او صحبت می کردم ، زیرا وضعیت ذهنی او درست نبود. فکر کردم ، چه چیزی مهمتر است؟ برادر کوچک من ، یا موسیقی؟ من به نوعی از راکرم پیاده شدم ، اما به مدت شش ماه ، با شوتی رد در اتاق اضافی او زندگی کردم. من یک تلویزیون خریدم ، برخی از گه هایی که دوست دارم در خانه ، دی وی دی ها و کارت های بازی انجام دهم ، و شش ماه با شاوتی رد زندگی کردم تا اطمینان حاصل کنم که او صاف است. او خیلی چیزها را پشت سر می گذاشت ، هیچ کس نمی توانست به او کمک کند و من نزدیکترین شخصی بودم که او از خیابان می دانست و می فهمد که او چه چیزی را پشت سر می گذارد. من آنقدر در زندگی ام آن را پشت سر گذاشته ام که احساس کردم فقط نمی توانم او را آنجا بگذارم. من با او زندگی کردم ، او را برای انجام گه ها بردم و می دانستم چگونه این کار را انجام دهم که O.G.s من به من یاد داد که چگونه انجام دهم ، و من فقط سر او را صاف نگه داشتم. من به او گفتم ، تو باید دعا کنی ، bruh ، اما همه چیز درست است. چون در حال حاضر ، شما حتی در خانه نیستید. ما فقط دور و برمان را لعنتی کردیم و کمی سرگرم شدیم. ما دو رکورد زدیم ، فکر می کنم آن موقع بود که ساختیم آخرین خنده 
میکس تیپ ، اما ما واقعاً فقط سرگرم می شدیم. ما حتی موسیقی را جدی نمی گرفتیم. من فقط آنجا نشسته ام وقتی او بازی های ویدیویی بازی می کند ، گه صحبت می کند.
یک چیز که بسیاری از مردم در مورد Shawty Redd نمی دانند می تواند مانند یک mothafucka بپزد. هر روز ، او در من را می زد و می گفت ، امروز چه چیزی می خوریم؟ من می گویم ، بیایید به مکزیک برویم ، بنابراین او tacos می کند. روز بعد ، او خواهد گفت ، آنچه امروز می خوریم؟ من می گویم ، بیایید به ایتالیا برویم. بنابراین او غذای ایتالیایی درست می کرد. این نوع گه بود ما می نشستیم و کل روز گه صحبت می کردیم ، در مورد زمان های قدیمی صحبت می کردیم. اما بسیاری از مردم نمی دانند که برای بسیاری از این فاصله بین آلبوم ها ، من هر روز با او زندگی می کردم. بلند می شدم ، به باشگاه می رفتم و برمی گشتم. من و او فقط صحبت کردیم ، آن را لگد زدیم و به دور هم کلاهبرداری کردیم. او در جای بدی بود ، و من احساس کردم اگر خودم او را ترک کنم ، اتفاق بدی رخ خواهد داد. وقتی زندگی شما به همین شکل باشد ، هرگز نمی دانید که مردم چگونه فکر می کنند. پس از از دست دادن شاکر [استوارت ، معاون سابق Def Def Records و دوست جوان جیزی ، که در سال 2008 به دلیل ادعای خودکشی درگذشت] ، به خودم گفتم که هرگز خودخواه نخواهم شد و اجازه می دهم کسی از طریق چیزی که می توانم به آنها کمک کنم ، بگذرد. با گذشت زمان زیاد ، من واقعاً به برادر کوچکم کمک می کردم.
جو بادن بدون عشق زیپ از دست رفته
جوان Jeezy شکستن تکامل در TM103
DX: آیا او در آلبوم جدید سابقه ای دارد؟
جوان جیزی: بله ، او و دی ریچ این رکورد را در آلبوم جدیدی به نام Supafreak دارند با 2 Chainz ، این دیوانه است. هرچند که از من نمی شنوی
DX: آیا احساس می کنید که تعداد آلبوم های او بیشتر از آلبوم های شما است؟
جوان جیزی: من نمی گویم که من فقط مجبور شدم جاه طلبی واقعی هوسران را به آنها بدهم و این همان چیزی است که این در مورد دادن جاه طلبی به آنها است. فکر می کنم من این کار را انجام داده ام و کار خوبی هم انجام داده ام. من اعتماد به نفس دارم ، خوبم ، در این مورد هیچ خوابی ندارم. این هر سه آلبوم است که در یک قرار داده شده است ، احساسی که من دارم احساس می کنم. برای هر آنچه که ارزش دارد ، احساس می کنم اینگونه است 101 ، الهام ، و The Recession ، همه در یک آلبوم.
DX: چگونه است؟
جوان جیزی: این ذهنیت من بود. من بزرگتر فکر کردم ، کمی سیاسی فکر کردم ، به برخی از مسائل پرداختم ، همه چیز برعکس بود. من بانگرهای کلوپ را دریافت کردم ، من بانگرهای خیابان را دریافت کردم. وقتی برمی گشتم و به آن گوش می دادم ، فکر می کنم لعنتی ، من همه موتها را برداشتم و الگویی ساختم ، و آرزوی هواخواه این بود. این همه آن چیزی است که طی دو سال گذشته در یک آلبوم تجربه کرده ام.
DX: به عنوان یک انتقاد ، من شنیده ام که حتی اگر موسیقی شما به طور مداوم تکرار می شود ، شما در پروژه های خود رشد نشان نداده اید. فکر می کنید از آن زمان تاکنون چه تغییری کرده اید TM101 ، 102 و رکود اقتصادی تا الان؟
جوان جیزی: من خیلی چیزها را پشت سر گذاشته ام ، با هر آزمون و آزاری ، شما رشد خواهید کرد زیرا با هر عقب نشینی جزئی یک بازگشت بزرگ است. شما چیزهایی در مورد خود ، همکاران خود یاد می گیرید ، چیزهایی در مورد تجارت موسیقی یاد می گیرید ، چیزهایی در مورد ضبط کردن یاد می گیرید ، در مورد ایجاد رکوردهای عالی چیزهایی یاد می گیرید. فکر می کنم با گذشت زمان ، من در خیابان ها بزرگ شدم ، اما زمان آن رسیده بود که در این بازی بزرگ شوم. چند سال گذشته ، من برای آن آماده می شدم. وقت من این است که رئیس شوی ، و من رئیس هستم. من هیچ وقت تلف نمی کنم ، من به آنها نشان می دهم واقعاً چگونه است. این همان چیزی است که این آلبوم درباره آن صحبت می کند ، این همان چیزی است که جاه طلبی هوستلر در مورد آن است: قدم گذاشتن به صفحه.
